tinoristi



ببین من و تو کلی داستان داریم با ماشین های اطرافمون حتی :))))
مثلا اون روز که تو راهِ چیتگر من پنکیک میذاشتم دهنت و ماشین بغلی سرعتش رو کم و زیاد میکرد که ببینتمون و میخندید :))
یا دیشب که راننده ی ماشینِ شاسی بلند سعی کرد از روی بلوار بره لاینِ هم جهتِ بغل در حالیکه نمیدونست به هم راه دارن و ماها تو دوتا ماشین موقعِ به هم رسیدنِ دولاین پااااااااااااااره شدیم از خنده به معنای حقیقی :))))))))))
یا اون روز تو ترافیکِ همت که همو میبوسیدیم و دخترِ راننده ی ماشینِ بغل منو دید و خنده ش گرفت و واسه هم سر ت دادیم :))))
ماها انقدر خنده هامون و حالِ خوشمون زیاد بود که از ماشینِ تو میریخت بیرون و ناغافل تو ماشین های اطرافمون :))

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

انجمن مجازی معلمان ایران لذت آشپزی kibiad سفرقهرمانی اخبار مهم دنیا لحظه اخر - تحقيق هوماند تنها پایان نامه های ارشد وبگاه اخبار جامع تکنولوژی و موبایل های هوشمند جهان آقای مترجم